احیای دوباره یا فاکتوری ری ست

باسلام 

چند هفته قبل بود که با سختی تنفس و فشارزیاد قلبی  به اورژانس زنگ زدم و بهمراه اورژانس که با موتور امده بودند و همزمان خواهر و فرزند گرامیشان امدند و بنده را که معلوم نبود برادر موتور سوار اورژانس چطور می خواست بشهدای تجریش یا طالقانی ببرد به الغدیر بردند انجاهم اکسیژن نبود و بعد از کلی معطلی تختی یافتند که اکسیژن داشت بعد متخصص قلب بیمارستان امد  

ظاهرا سرکار خانوم دکتر از دکتر های سهمیه ای بودند چون اصرار داشتند من مشکل قلبی ندارم و .

مشکل بنده مربوط به معده است و در حال بحث و چانه زدن بودند که بنده جان بجان افرین تقدیم و بقول خودشان دی سی شدم  ابتدا همسر و خواهرو را بیرون کردند و بعد نمیدانم چون در عالم دیگری بودم ولی بعدا که احیا شده و مجدد زنده شدم یکی می گفت من ترا احیا کردم یک نفر دیگر می گفت از دست حوریها نجاتت دادم و فقط ان خانوم که بجای دکتری باید بگاری بسته می شد نمیدانم کجا گم و گور شد بعد از هماهنگی با دکتر عسگری شوهر خواهرم به بیمارستان فجر رفته و طی دو مرحله عمل انژیو مشکل حل شده و روز سوم بمنزل مراجعه و فعلا در استراحت مطلق هستم خدای را شکر از ختم بخیر ماجرا و بیان مطلب جهت اگاهی و عنایت دوستان از این نوع دکترهای سهمیه ای و ستایش و تمجید بیکران از لطف و عنایت و توجه همسر و خواهر و شوهر خواهر عزیزم جناب دکتر عسکری که با عنایت و توجه ایشان بنده نجات یافتم